سلام
امتحان ریه با بد بختی پاس شد چند روز دیگه پاتو تئوری وحشتناکه خون وگوارش رو که افتادم  و....
شدیدا درگیر این جملات وکلمات شدم آخه من چه گناهی کردم که نمیونم اینجوری درگیر مسائلی بشم که اصلا بااشون حال نمیکنم وحالا بیفتم تو دام روز مرگی لعنتی زدگی
آدمهای اطرافم یه جوره دیگه بهم نگاه میکنن بعضی ها می گن ...
بعضی ها نصیحت میکنن بعضی مسخره
دنیای عجیبیه حیرت آور اصلا فلسفه وجودی من چیه وقتی که با اطرافم نا همگونم؟یکی جواب بده
نظرات 1 + ارسال نظر
علیرضا -وبلاگ خبرنگار یکشنبه 28 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 08:41 ب.ظ http://www.ahmadreza70.persianblog.com

سلام .جالب بود
راستی به کلبه من هم سری بزن
منتظرتم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد